بهنود خانبهنود خان، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 11 روز سن داره
بهناز خاتونبهناز خاتون، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 13 روز سن داره

✿زندگي ما✿

انرژی های مثبت پنهان شده در لا به لای زندگی (چه تیتری شد!)

  گذشت زمان همیشه همه چیز رو عوض میکنه ... از نظرات و عقاید گرفته تا رفتار  و حتی ذائقه ! و البته همین موضوع باعث پیدا شدن لذت های کوچکی توی زندگیم شده که اسمش رو گذاشتم "انرژی های مثبت گمشده ی من..." یا به اختصار بگم : اِمگم حالا این امگم ها یکی یکی داره در من ظهور میکنه و دیدم رو نسبت به خیلی چیزا عوض میکنه مثلا همون چیزی که ممکنه از کنارش بی تفاوت بگذری میتونه با یه تغییر کوچک باعث شادی ت بشه ... (تعمیم بدید به افراد اطرافتون) این یکی از همون امگم هاست ! هر زمان که از خونه میرم بیرون یا اینکه خسته برمیگردم خونه از دیدن این همه انرژی مثبت ناخداگاه حالم خوب میشه ...      &nb...
19 ارديبهشت 1394
1205 14 12 ادامه مطلب

روزهای پایانی یک سال دیگر به نام 1393

زمان هم زمانای قدیم.... یک سالش اندازه ی سه چهار سال میگذشت ! مطمئنم اگه حال و هوای مردم اطرافم رو نمی دیدم فکر میکردم 6 ماه دوم سال رو شروع کردم! (البته گویا ویژگی سال اسبه) آخه انگار همین دیروز بود که سبزه های خشکیده ی هفت سین رو همراه با سمنوها و سرکه های چسبیده به ظروف و تنگ خالی که ماهیش یکی دو روز بعد عید عمرشو داد به شما رو جمع کردم... اما در کل عاشق تب و تاب و حال و هوای عیدم .... لذت خرید , لذت سفر, و البته لذت عیدی پدر و مادر ! ایشالا سال بز یکم بز وار بگذره آخه یه جورایی عاشق آرامش و بیخیالی جناب بز هستم! ...
25 اسفند 1393
1149 14 13 ادامه مطلب

مرد دی ماه و زن اردیبهشتی

  مردی قدرت طلب ، خانواده دوست ، خوددار و در عرصه عشق کم حرف و کم تظاهر از ویژگیهای مهم مرد متولد دی ماه است. و زنی که طبیعت را دوست می دارد، زنی که مادر سخت گیری است، زنی که همسری فداکار وکمک دهنده است، زنی که عاشق موسیقی و ساز و آواز است، زنی که روحی بزرگ و بلندپرواز دارد.... و آن روی سکه رگی که گاهی در انتهای خط لجبازی قرار دارد     کلا خیلی به طالع بینی اعتقادی ندارم اما برام جالب بود که به خصوصیت های اخلاقی بهنود و بهناز خیلی نزدیکه! اما اقرار میکنم همیشه عاشق زن اردیبهشتی بودم و بهترین دوستام اردیبهشتی هستن...   ...
21 بهمن 1393

تولد بهنود و بهناز ◕ ‿ ◕

  تولد 3 سالگی بهنود جان و با اندکی تعجیل 2 سالگی بهنازم بدون شرح البته شرح این عکس خالی از لطف نیست: در خلال جشن این دوتا فنقلی میرفتن سر میزها و با همکاری هم از پذیرایی مهمونا تناول میکردن پایان مراسم و عروسک خسته من ... ...
23 دی 1393
1384 21 27 ادامه مطلب

از طرف یک مادر دلواپس

  کودکی در دهه ما با وجود همه ی کمبود هاش, با همه ی محدودیت هاش و با تک تک  نیازهای بی پاسخش اونقدر شیرین و بیاد موندنی بود که گاهی زمانی که عکسی از کودکیت رو از لا به لای آلبوم یکی از فامیل میبینی اونقدر ذوق زده میشی که انگار یه قسمت تاریک و گمشده ی زندگی ت رو کشف کردی... اما حالا همه چیز عوش شده ... واقعا نمیدونم با وجود این همه عکس و فیلمی که برای نسل جدیدمون به یادگار میذاریم , خوشحالشون میکنیم یا شرایطی رو برای به چالش کشیدن روش های تربیتی که روی بچه هامون اجرا کردیم , بوجود میاریم؟! قطعا روانشناسی زاده ی افکار بشر هست و البته رو به تغییره (نمیگم تکامل چون حتما براتون اتفاق افتاده که یه روش امروز پیشنهاد میشه و فرد...
10 آذر 1393

چالش سطل ....

  بالاخره منم به چالش دعوت شدم چالشی که تا یک هفته بعدش کار من پیدا کردن لگو از زیر مبلا و لوازم خونه ست  مدتیه که بهنودخان یاد گرفته سطل لگوهاشو بلند میکنه رو سرش و چپه ش میکنه و چنان از اینکار لذت میبره که دلت نمیاد از این چالش محرومش کنی!     (دوربین باعث شد کمی مودبانه لگو هاشو بریزه) * اینم بگم که عواید اینکار مستقیما میره به حساب بابا مصطفی (طفلی از در که میاد تو , پاش روی لگو ها میره و یه دور برامون عربی میرقصه و ما  کلی میخندیم... ) ...
4 آبان 1393

نوستالژی زندگی من

  خیلی هیجان زده بود ولی سعی میکرد با ترفند همیشگیش (لبخند خاصی که میزنه) چیزی بروز نده ! به محض ورودمون تاریکی باعث شد کمی بترسه اینو از فشار دادن دست کوچولوش تو دستم حس کردم. اما صندلی الاکلنگی سرگرمش کرده بود تا اینکه پرده ها کنار رفت و بهنود برای اولین بار صفحه ی بزرگ سینما رو دید جیغ بلندش همه رو به خنده آورد بالاخره تونستم پسری رو ببرم سینما , شهر موشهاااا خیلی خوشش اومده بود تقریبا تا پایان فیلم با آواز ها و موزیک های شادش سرگرم بود البته کمی از گربه های بزرگ و موش کورش میترسید که با توضیحاتی که بهش دادم تقریبا مشکل حل شد. موضوع جالب این بود که بهنود از اول تا آخر هر زمان که گربه کوچولو رو میدید میگفت : " آ...
8 مهر 1393