خدا رو شکر
خوشحالم....
خوشحالم بعد از 5 سال زندگی سالم و راحت با همسری , خدا به ما بهنود رو هدیه داد
خیلی خوشحالم از اینکه سعی کردم کارامو مدیریت کنم تا بعد از اومدن نی نی کار انجام نداده نداشته باشم
خوشحالم که گذاشتم اتاق پسرم رو پدرش رنگ کنه .... خیلی ناز شده
خوشحالم که واسه خرید سیسمونی خیلی تحقیق کردم و تا جایی که تونستم از خرید های اضافه و دست و پا گیر جلوگیری کردم و فقط اون چیزایی رو خریدم که مطمئنم لازمش میشه
خوشحالم که همسرم قراره با من تو اتاق زایمان باشه (راستش خیلی می ترسم فکر کنم بتونه آرومم کنه)
خوشحالم که در مورد زایمان خیلی تحقیق کردم و خودم خواستم طبیعی باشه
خوشحالم 20 روز قبل از زایمان مرخصی گرفتم و با خیال راحت به کارام میرسم
اما ناراحتم ...
خیلی ناراحتم پسرم نتونست پدر بزرگ عزیزم رو ببینه ...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی