بهنود خانبهنود خان، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 12 روز سن داره
بهناز خاتونبهناز خاتون، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 14 روز سن داره

✿زندگي ما✿

سوال بزرگ زندگی بهنود خان

1392/9/19 9:18
نویسنده : مامان مريم
1,008 بازدید
اشتراک گذاری

 

مدتیه که یه سوال بزرگ ذهن کوچولوی بهنود منو مشغول کرده

طوریکه هر لحظه که از خواب بلند میشه میپرسه

هرزمان که میخوام بخوابونمش یه نگاه عاقلانه به در خونه میکنه و دوباره اون سوالو میپرسه

تو طول روز هم که بطور عادی چندین بار میپرسه

بدتر از همه , بنده ی خدا پدر امید وقتی میاد خونه کلید که میندازه بهنود میپره دم در و از اون میپرسه :

آقا .... مرجان کجاست؟

ایشون هم معمولا از اونجایی که انتظار این سوال رو داره قبل از سوال بهنود میگه : عموجان بخدا من نمیدونم مرجان کجاس

تازه گاهی از خود مرجان هم این سوال رو میپرسه !

خلاصه این سوال بزرگ زندگی بهنود خان منه که واقعا درگیرش شده!

راستی شما نمیدونین مرجان کجاست؟؟؟؟؟؟نیشخند

 

* مرجان دختر خاله 8 ساله ی بهنوده!

پسندها (1)

نظرات (13)

هستی
19 آذر 92 9:30
واقعا مرجان کجاست ؟ واقعا بهنود جان درگیرم کرد عزیزم احتمالا بچه باهاش خیلی خاطرات خوب داره ...مدام یادش میکنه .دل بچه ها خیلی کوچیکه
مانی محیا
19 آذر 92 9:42
نازی.. چه نی نی های نازی دارید شما.. خدا حفظشون کنه
الهام جونی
19 آذر 92 9:46
هروقت این سوال رو میپر سه طبق همون کاری که میکنه جواب بدین مثلا اگه میخواد هبخوابه بگین مرجان هم داره تو تختش میخوابه یا اگه داره غذا میخوره بگین مرجان هم داره غذا میخوره پیشه مامانو باباشه
مامان مريم
پاسخ
آره معمولا هر بار جوابشو میدم که کجاست مثلا خونشونه یا مدرسه ست! قانع نمیشه !
مانی محیا
19 آذر 92 10:22
مرجان کیه دوستم؟؟
مامان مريم
پاسخ
مرجان دختر خاله ی بهنوده عزیزم!
هدی مامان مبین
19 آذر 92 13:48
جووووونم به این فرشته ها هزار ماشاالله ایشالا عاقبت بخیر بشن زیر سایه شما الهی خوب قانع نمیشه ....چون درکی از مکان و مسافت نداره... به زمان احتیاج داره و تکرار... ببوسشون
مرضیه مامان آنیتا
20 آذر 92 6:57
عزیزم.چه جالب! می تونید عکسش و نشونش بدید بگید اینجاس.البته اگه قانع بشه. مریم عزیز مرسی که با این همه مشغله بهمون سر زدید.دو تا گل ناز نازیت رو ببوس.
بهاره مامان الینا
24 آذر 92 8:12
ماشائالله هر دوتا توش شیرین هشستن مخصوصاً بهناز جون خیلی نازه
شبنم
24 آذر 92 8:33
سلام مریم جون،ماشاالله نی نی هاتون خیلی بزرگ شدن،بهنودی خیلی شبیه شماست و بهناز خانوم خیلی خیلی شبیه پدر محترمشونن،خیلی خیلی نازن خدا حفظشون کنه عزیزم
مامان مريم
پاسخ
سلام آره بر خلاف تصور ما دقیقا دارن همینطور میشن بهنود خیلی شبیه من شده و بهنازم شده باباش!
پدر
4 دی 92 10:23
سلام وبلاگ قشنگی دارید ممنون که برام نظر گذاشتید خدا عزیزاتونو حفظ کنه
مریم--------❤
15 دی 92 10:51
سلام سلام مریم جان به وبلاگت سر زدم خیلی جالب بود البته وبلاگت نه طرز نوشتنت , افکار پاک و شادت و .... حتما بازم بهت سر میزنم
مریم--------❤
15 دی 92 11:28
بازم سلام ممنونم از نظرتون دوست گلم راستی یه چیزی میخواستم بگم، پاسخ نظرات و که میدین اول روی اون"برای پاسخ اینجا کلیک کنید رو بزنید تا پاسخ از نظر جدا بشه.اگر دقت کنید تمام نظراتی که پاسخ دادید معلوم نیست تا کجا نظره و از کجا پاسخ
مامان مريم
پاسخ
آهان مرسی از تذکرت اصلا بهش توجه نکرده بودم ممنون حتما از این به بعد رعایت میکنم (بیشتر خوشم اومد ازت )
مریم--------❤
15 دی 92 11:29
نظرتون در مورد تبادل لینک چیه؟
مامان مريم
پاسخ
حتما عزیزم خوشحال میشم
مریم--------❤
16 دی 92 9:53
لینک شدید