من
نمیدونم چرا اما همیشه وقتی از چیزی محرومی دنیای اطرافت پر میشه از اون مورد درست مثل زمانی که پول نداری و همه ی خریدهای دنیا جلوی چشمت میان!
و حالا که من به اندکی خلوت احتیاج دارم انگار تمام کارای دنیا روی دوشم افتاده
همه چیز از اول ماه مبارک شروع شد , احتمالا مادرهای روزه دار خوب متوجه حرفم میشن از خستگی بعد از کار اداری گرفته تا آشپزی و کارای خونه و البته کمی گرسنگی و تشنگی نزدیک افطار ...
و اضافه کنید عرض زیارت قبول به تک تک اعضای مشرف شده (تقریبا کل فامیل مشرف بودن) و به همین خاطر ما , تنها بازماندگان خاندان بعد از افطار هرشب تا 11-12 بیرون هستیم!
و از همه سخت تر فنقلی های من که پا به پای منو باباشون تا 2-3 نصف شب بیدارن و شیطونی میکنن و نهایتا بجای خواب غش میکنن
با این اوصاف امروز تو اداره یکم سرم خلوت بود در راستای خود آزاری نزدیک به 18 بار آهنگ "درگیر رویای توام" شادمهر رو گوش کردم و کمی با خودم خلوت کردم هوای سفر کردم...
فقط یه چیزی دلگرمم میکنه اونم این جمله ی همسرمه: بابت همه ی زحمتات ممنون جبران میکنم