بهنود خانبهنود خان، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 13 روز سن داره
بهناز خاتونبهناز خاتون، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 15 روز سن داره

✿زندگي ما✿

پسر عموی من : رادین کوچولو

1391/9/10 20:20
نویسنده : مامان مريم
1,459 بازدید
اشتراک گذاری

مرد کوچولوی من

چند روزی هست که از کرمان اومدیم رفته بودیم رادین کوچولو رو ببینیم

همبازیت جور شد مامانی ....

اینم رادین کوچولوی ما:


اونجا باباعلی یه جشن تولد براتون گرفتن کلی خندیدیم و خوش گذروندیم

 عمو مسعود یه کیک بامزه گرفته بود !!!


کلی بزرگ شدی مامانی, تازگی ها تو روروئک راه میری ,خنده های بلند بلند میکنی و جیغ میکشی , تو وانت می خوابی و با عروسکات آب بازی میکنی

و البته روز به روز باهوش تر و شیطون تر میشی ....

مامان فدات شه گل نازم م م م م م م م

تشویق

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (6)

مامانی فری
22 خرداد 91 0:37
سلام عزیزم چطوری با بچه داری خوش میگذره میدونم وقتت کمه ولی میخواستم دعوتتون کنم بیاین به وبلاگم اخه جشن دندونی داریم یادت نره منتظرت هستم
متین کوچولو
22 خرداد 91 13:17
سلام
خاله مریم چه جالبه اخه من هم بچه کرمانم هم بابا علی دارم که کرمانه
امروز اتفاقی وبتون رو دیدم خیلی خوشحال می شوم با شما تبادل لینک کنم
راستی اقا بهنود تولد پسر عمویت رادین کوچولو هم مبارک باشه .


مرسی از اینکه اومدی وبلاگ بهنودم
به شهرت باید افتخار کنی خیلی خیلی باصفاست
حتما در تماس خواهم بود
مامان طهورا جون
23 خرداد 91 13:19
چه پسمل بانمکی. خیلی نازه خدا حفظش کنه. راستی بهنود جون با طهورا جونم همسن و سالن. اگه برای تبادل لینک آماده اید خبر بدید

مرسی
خوشحال میشم با هم در ارتباط باشیم
متین کوچولو
25 خرداد 91 10:55
سلام خاله جون ممنونم که بهم سر زدید
مامانی آوینا
26 خرداد 91 1:36
سلام بهنود کوچولو .تا حالا مسی بهت گفته چقدر بامزه ایمریم جون نظر منو فضولی تلقی نکن. دوست دارم چیزی رو که خودم واسه بچم رعایت کردم شما هم رعایت کنی؛البته اگه ناراحت نمیشی.دکترها میگن بچه ها تا وقتی نشینن اجازه ندارن تو روروک بشینن چون به ستون فقراتشون فشار میاد.ببخشید که گفتم شرمنده ام ولی چون میدونم که پسرت خیلی برات عزیزه گفتم که بدونیبازم شرمنده


چرا میگی شرمنده؟؟؟
ممنونم از اینکه گفتی حتما رعایت میکنم
بهنود دوست داره بلند شه اصلا به شکم نمیخوابه !
مامان الیناجونی
4 تیر 91 22:02
وایییی اومدییین بلاخره خبر میگرفتم
و میدیدم هنوز تو بغل باباشه مبارکه مبارکه چه ماشاا... بزرگ شدی بهنود جیگر


مرسی
هرچی بزرگتر میشه گرفتاری های من بیشتر میشه مخصوصا الان که اولین باره که مریض شده !!!